كارگران حنجره: نمایش ِ اعمال ِ نفوذ در گسترهي فضا(يادداشتهايي از (“A/S/L”) رسانه ي جمعی ِ راکسساعت 6:30 بعدازظهر است كه خانم ِ ريتو شارما آماده ميشود تا با لباسی غیر ِ رسمی و آراسته آپارتمان سادهاش را در پاسچيم ويهار، واقع در غرب دهلي برای ِ شب گردی ِ دیگری ترك كند. نه، براي خوشگذراني با دوستاناش بيرون نميرود. به زودي اتوموبيلي او را همراه با ساير همكاراناش به محل كار جديد ِ او، مجتمع درندشت ارتباطات جيئي كاپيتال (GE Capital) در گورگائون خواهد برد. از لجظه ي ورود به مجتمع عملن تبديل به آدم ديگري خواهد شد. ريتو تبديل به روت خواهد شد، مسئول ِ رابطه با مشتريان به لهجهاي آمريكايي. با طلوع ِ خورشيد برفراز ساحل ِ آمریکایی ِ آتلانتيك و غروبش در دهلي ِ شمالی، ريتو، كه حالا روت است، شروع به تلفن زدن به مشتريان در سراسر ِ آمريكا خواهد كرد و در حالي كه به آرامي به سمت مشتریان ِ ساحل غربي متوجه می شود، به صورت حسابهاي كارتهاي اعتباري، رهنها و بدهيها رسیدگی می کند و گاه به گاه بازاريابي تلفني انجام ميدهد.“به نام ريتو از خواب بيدار ميشوي، اما به نام روت پاسخ مي دهي” 30 مارس 2001، اكونوميك تايمز، دهلي نودر مقياسي جهاني، بيداري و خستگي، عشق و غم، گرسنگي و شادي همگي احساساتي هستند كه در مكانهاي مختلف به طور همزمان رخ ميدهند. هنگامي كه در نجف بمب از آسمان ميبارد، در سياتل زمان پختن صبحانه است. هنگامي كه كسي روزِ كارياش را در حومه اي صنعتي در جايي از آمريكا به پايان ميرساند، دفتر كار در گسترهي اينترنت تغییر ِ مکان می یابد و به محل جديدي در دهلي نو منتقل ميشود، جایی كه کارمندی دیگر، فضاي كاري مجازياي را كه همكار دوردستاش تازه ترك كرده است اشغال مي كند. این کارمند، در حالی که هم کار ِ دوردستش به خانه می رود، پرونده ی او را باز می کند. کارمند ِ مركز ارتباط تلفني (که در داد و ستد ِ بیرون ـ مرکزی [یا کسب و كار ِ اينترنتي]، پدیده ای که حتا در انتخابات رياست جمهوري سال 2004 تبديل به مسئلهاي جدی شد، نماینده [یا دلال] راه ِ دور نامیده می شود) در دهلي هنگام ِ سر ِ هم کردن ِ تبليغات فروش، حتمن با لهجهي تودماغی ِ آمريكايي وارد «هوای ِ مرده» ميشود. در اقتصاد ِ تازه می توان صفحههاي كامپيوتر را ديوارهايي شيشهاي فرض کرد که معماري ِ گروه های ِ شهری را در گستره ی کره ی زمین تشکیل می دهند. اين ديوارها نیز گوش دارند و اغلب، واژهها، كه خبر از واقعيتهاي در راه دارند، بر آنها مينشينند.در تركيبی از ويديو، تكست، و صدا به نام "A/S/L” ((“Age/Sex/Location” [سن/جنس/محل]، نامههايي را كه از کارگاه های ِ اقتصاد تازه ارسال ميشوند مبناي نمايشي از اجرای ِ کار در داد و ستد ِ بیرون ـ مرکزی قرار داديم. از نظر ما اين فرصتي بود براي بررسی ِ شیوه ای تمثيلي در تفسير زندگي روزمرهي ارتباط جهاني از طريق كار انساني و وسايل ارتباطي الكترونيك. در اين کار، كاركنان خیالی ِ مركز ارتباط («مأموران راه دور خدمات مشتريان» و يكيدو روبات در يك اتاق ِ مکالمه [چت روم] به گفت و گو می نشینند و پی آمدهای ِ روزانه ی دورافتادگی ِ بيرحمانهي مؤسسه ی ِ خود را به نمایش می گذارند: كلام به عنوان كار، چت اينترنتي (IRC) به عنوان نمايشنامه، سيگنالهاي متضاد پيش زمينه در جريان تعويض شيفت كاري بين مراكز تلفني. زنی از سونتيا در دهلي كه روز است به سندي در شهر جرسي كه شب است، و سپس به يك داد و ستد ِ مکالمه ای به نام 2Far4U2C مابين آنها، تک واژه می فرستد. همچنانكه ریتم ِ انتقال از اين سو به آن سوي کره را پی می گیرند، لهجهها و هويتها، سن، جنس، و محل، به درون و بیرون ِ خویشتن ِ آنان ميلغزند.
در اين تركيب (كه در عين حال تئآتر الكترونيكی نوشته شده ای نيز هست) مطالب ثبت شدهي جلسات ِ چت، چهلتكه اي الكترونيكي را تشكيل ميدهند كه شامل صداهاي ضبط شدهي واقعي و شبيهسازي شدهي مكالمات بين كاركنان مركز ارتباط تلفني و مشتريانشان، تصاويري از حنجرهاي زنانه، نوشته ی يك ديالوگ بازسازي شده از آپانيشادها و ويديوهايي از يك كلاس مكالمه انگليسي در دهلي است. “A/S/L” کاري است خواستار ِ توجه به آن گونه حوادث تاريخی كه باعث ِ پیدایش ِ ميليونها حنجره و زبان، با قابلیت شکل گیری برای ِ انگلیسی صحبت کردن ِ بيلهجه و جهاني، می شوند. اوج و فرود ِ اين صحبت، ضربآهنگ ِ كارگاه ِ جديد جهاني است و بين فرصتهاي ِ حاصل از پیدا شدن ِ تحرک ِ شغلي و اقتصادي ِ ناگهاني، از یک سو و خودمحوشدگي، از سویی دیگر، تنش ِ وجودي ِ تازه و غریبي را ایجاد می کند و به نوبهي خود توسط تحقير ِ موذیانه ی بالماسكهاي اجباري، كه كار مركز ارتباط تلفني بينالمللي اغلب در كاركنان خود بر می انگیزد، تشدید می شود. اما هنگامي كه كارمند مركز ارتباط در هند، کسی را در آمریکا که درآمد ِ ثابتی ندارد و بدهی های ِ كارت اعتبارياش را نپرداخته است تلفني تهديد ميكند، يا به نوبهي خود مورد بدرفتاري يك مشتري كمحوصله قرار ميگيرد، حتميتهاي همهي نقشهكشيهاي سياسي استاندارد ما از جهان «اول» و جهان «سوم» در مقابل طوفانهاي شبكهها از هم ميپاشند.واقعيتهاي يك فضا، نابرابريهاي يك فضاي ديگر را تضمين ميكنند. نقشهي جهان شبکه ای است از سطوح بازتابنده و كارمند مركز ارتباط چهرهاي در اين جهان ِ آينهگون كه خواهان درك جديدي از جهان است؛ درك اينكه كار، در يك مكان و در گسترهي فضا چه معنايي دارد.پيدايش صنعت مركز جهاني ارتباط تلفني با مشتريان، كه شهر دهلي پايانهي مهمي از آن است، نگاه تازه و قاطعي را به برخوردگاه شبكهها، فنآوري و فرهنگ ميطلبد. نوع جديدي از كار و نوع جديدي از كارگر را نشان ميدهد كه نامرئي بودنش (در شبكه) توسط فزوني ِ بی محتوای ِ «توليد ثروت ملي»، «فرهنگ كار جديد جهاني» و «نيروي كار ارزان» بازتاب مييابد و در نهايت، شرايط ِ ایجاد ِ اين كار و تجربهي كارگر را به همان گونه نامرئي ميسازد.
جايگاه تاريخي: ايجاد حنجرههايي مولّد
اقتصاد نوين در اين بخش از جهان ما بر نقطه ی تلاقی ِ یک حادثه ی اتفاقی ِ جغرافيایی و فرهنگی از یک سو، و سابقهاي طولاني از خواندن و نوشتن به زبان انگليسي از سویی دیگر موازنه پيدا كرده است. يادآوري اين نكته مهم است كه كشور هند داراي دومين منبع بزرگ سخن گویان ِ ماهر زبان انگليسي در جهان است. نظام آموزشي نيرومند اين كشور قادر است از طبقهي متوسط پايين و طبقهي متوسط ميليونها جوان انگليسيدان را در شهرهاي بزرگ و شهرهاي كوچك هند يپروراند. اين ميراثي است از تاريخ پرآشوب، خشن، پيچيده و متناقض ِ 300 سال اخير در جنوب آسيا، كه با سوابق استعمار و پروژهي ملتسازي مرتبط يوده است. اينها، سوابق ِ تحرک ِ اجباری و دل بخواه ِ ايدهها، فنآوريها، كالاها و مردم اند. از درون اين تاريخ، كالبدي، يا به طور مشخصتر، حنجرهاي پديدار شده است كه استعداد يادگيري (بسيارسريع) لهجههاي گوناگون، سبكها و حالتهاي سخن گفتن به زبان انگليسي را داشته است. اين حنجرهي به طور تاريخي ايجاد شده امروزه رگهي گرانبهايي از مواد اوليهاي است كه در اقتصاد جهاني آمادهي بهرهبرداري است. انگليسيدان شدن ميليونها تن از مردم آسياي جنوبي، و مشخصاً هند، بازتابدهندهي لحظهي قديميتري در تاريخ مراودات زباني است. براي دستكم ششصد سال، تا ميانهي قرن نوزدهم، زبان دولت، دادگاهها، كسبوكار و بيشتر بحثهاي فرهنگي فارسي بود. اين زبان به صورت ميانجياي بين زبانهاي مختلف هندي و به صورت راهی ميانه مابين زبانهاي هندي و اروپايي عمل ميكرد. در آن دوران، دانستن فارسي مانند مهارت در انگليسي امروزي راهي براي بهتر زيستن، و ارتباط با جهاني گستردهتر بود. طبعاً، گروههاي حرفهاي و طبقات اجتماعي هندوستان قرون وسطا، هندوها و همچنين مسلمانها، آشنايي كامل با زبان فارسي را تبديل يه استراتژياي كليدي در جستوجويشان براي سرمايهي فرهنگي، جنبوجوش اجتماعي، و نفع اقتصادي كردند. دقيقن بدان سبب كه فارسي براي همه زباني بيگانه بود اين امكان را فراهم ميساخت كه مهارت در آن اثرات سلسله مراتبها و تفاوتها را در وضعيت اجتماعياي كه از بدو تولد در جامعهاي شديداً طبقاتی جاافتاده بود، تخفيف دهد. يادگيري فارسي براي بسياري از مردم اين امكان را به وجود آورد كه خود را به صورت كارمند، شاعر، قصهگو، بازرگان، منشي و روشنفكر بازسازي كنند، ولو آنكه به نخبگان فارسيدان شدهي بارگاه قرون وسطا تعلق نداشته باشند. اين قرينهي تاريخي ِ تقدم مهم يك زبان متعلق به «جايي ديگر» به صورت وسيلهي پل زدن در درون گوناگوني فرهنگهاي آسياي جنوبي/هندي، تا حدي نقشي را كه زبان انگليسي امروزه ايفا ميكند براي ما قابل فهم ميسازد. چنين است كه، زبان انگليسي، چيزي يكسان با تكنولوژي ميشود، نرمافزاري ميشود كه آدم آن را ياد ميگيرد و با آن كار ميكند، تا كاركردهايي را كه با حقيقت حضور در يك اقتصاد شديداً شبكهبندي شده همراه است به مرحلهي عمل درآورد.2. محل شبكهبنديشده: نگراني محل … زماني، در حين كار با شخصي تماس گرفتم كه واقعاً بهسختي توانستم با او كنار بيايم. تلفني از او ميخواستم كه سابقهي پرداختهاي كارت اعتبارياش را به طور كامل شرح دهد. ميدانست كه من از يك مركز ارتباط تلفني با مشتريان در هند تماس ميگيرم. ازاينرو به من گفت «ببينم، تو اصلاً ميتواني كلمهي كرِديت را هجي كني؟ منظورمC-R-E-D-I-T است! مرا به سوپروايزرت يا يك شخص آمريكايي واقعي وصل كن…»آنا آنچال در گفتوگو با مونيكا نارولاشگفت آنكه، هرچه بيشتر محصولات «از طبقهي جهاني» بوده و به طور جهاني توليد شده باشند، نگراني دربارهي محل توليدشان بيشتر است. واقعيتهاي سرمایه داری فراملّيتی ِ امروزي مستلزم يك محل كار جهاني است، اما «دگرجايي» اين محل كار هميشه يك مسئله است. فانتزياي كه سرمایه داری هميشه ميخواهد به خورد ما بدهد جاري بودن بي پايان مواد و محصولات در فضا، و همچنين نارضايتي از پذيرفتن هرچيزي حز وفاداری يا چسب ناکی مردم در فضا است – چيزي كه به صورت نقطه ی اتکای اضطراري ِ دنياي متزايداً ناپايدار عمل ميكند. اگر كسي باشيد كه در مورد پرداختهاي كارت اعتباريتان در جايي از آمريكا قصور كرده باشيد، بعيد است صدايي را كه از دوردستها ميآيد، مخصوصاً از هند، و تهديد ميكند كه اگر بدهيهايت را پرداخت نكني كوسههاي اعتباري را به سراغت ميفرستد، جدي بگيريد. اين ادعاي اقتدار كه كاركنان مركز ارتباط تلفني با مشتريان مكرراً به كار ميگيرند، اگر معلوم شود كه از جاي دوري ميآيد تمام اعتبارش را از دست ميدهد. همين مسئله در مورد تبليغ ِ پرخاش گرانه ی کالا نيز صدق ميكند. چنين است كه نزديكي، كليد چرب زبانی و همچنين پاداشهاي سرمايهداري است.برای ِ این که پیش نهاد یا تهدید، میزان ِ قابل قبولی از واقعیت را در بر داشته باشد، باید من، به عنوان مشتري، حس كنم كه «در آستانهي من» قرار دارد. بالماسكهي مجازياي كه ستون حائل كار مأمور دوردست است متکي بر حس چيزهايي است كه در دنياي امروزي به طور عملي و ماندني «واقعي» باشند. اين بالماسکه، نامرئي بودن كارمند و محل واقعي او در فضا را تضمین می کند و درمقابل، نوعي همزماني و همگرايي را بين «مشتري» و «مأمور»، بر زمينه اي مجازي ايجاد مي نماید. رودهدرازي دربارهي فقدان حقيقت بنیادی در پيمانی كه حاصل عمليات ظريف حنجرهي كارمند مركز ارتباط با مشتريان، حاصل ِ تعليق بياعتقادي به اين حقيقت كه انگليسي را ميتوان در جاهايي دوردست به چنين سبك خوشايندي صجبت كرد، و حاصل ِ ضرورت های ِ روز ِ كار ِ جهاني است، غيرعاقلانه می نماید. بلكه، شايد مفیدتر آن باشد كه اين نمايش را به معنای ِ شرايط جديدي از هستي، و مجموعهاي از مهارتها در دنيايي به شمار آوريم كه پيامهاي ضبط شده به ما ميگويند چه كسی هستيم و پس از آن ممكن است چه كار كنيم، و از همین رو است که آواگری، دانگ، لحن، طنین و حدی از معلومات فرهنگي- شنيداري ابزارهاي حياتي جهت یابی شدهاند.
اقتصاد محل: نه تنها «نيروي كار ارزان»
به طوركلي، هنگامي كه سخن از مراكز ارتباط تلفني با مشتريان پيش ميآيد، «ارزاني كارگر» در ذهن تداعي ميشود. انتقادي مبتني بر اين ديدگاه «چرخشي اخلاقي» را بیان می کند كه منجر به لفاظي ِ بزرگتر ِ «بهرهكشي كشورهاي غني از كشورهاي فقير» ميشود. اين نظريهپردازيها بيش از حد مسئله را ساده ميسازند و نشانه های ِ ناتواني عميق در انديشيدن دربارهي اقتصاد سياسي فراملیتي امروزي اند. درك اين نكته لازم است كه منافع اين نمايش/بالماسكه صرفاً برحسب امكان استخدام «نيروي كار ارزان» در محلي جهان سومي، كه بسيار تبليغ و ترغيب ميشود، قابل تفسير نيست. هر تصميمی برای ِ سرمايهگذاري، بر اساس ِ محاسبهي دقيق ِ قيمت واحد در چارچوب ِ فعاليت صنعتي ِ قانوني و ثبات ِ بیش تر ِ سياسي- اقتصادي در فضاي توليد، گرفته می شود. ظرفيتهاي زيرساختي، قيمت واحد انرژي، سياستهاي مالياتي، نرخ بهره، و قابلانعطاف بودن قوانين كار، همگي عناصر دخيل در اين محاسبهاند. فراتر از آن، هنگامي كه سخن از نيروي كار، مشخصاً در يك زمينهي جهاني به ميان ميآيد، معمولاً فراموش ميكنيم كه ظرفيت نيروي كار همواره در چارچوب پارامترهاي ازپيشتعيينشدهي مهارتهاي ادراكي و عملياتي محاسبه ميشود. ازاينرو، ميزان توليد سرانهي كارگري، لياقت، معيارهاي دادوستد و دغدغههاي اصولياي كه محل كار را متمايز ميكنند (آنچه مديريت ميتواند انجام دهد، اِعمال كند، از آنها طفره برود، و حتي آنچه نميتواند انجام دهد) همگي براي محاسبات قيمت/سود حياتياند.درك اين نكته مهم است كه بازتوليد هرنوع خاصي از نيروي كار، به نیروی ِ کار ِ اجتماعی ِ لازم نیازمند است. اين مسئله مستلزم سطحي از شناخت ِ مواد و دست یابی ِ آموزشي و فرهنگي است كه هر جامعهاي ميتواند به وسيلهي مجموعهاي از دستمزدهاي ِ كمّي يا پاداشهاي ارزشي، براي نيروي كار خود و سوق دادن آن به سمت كار كردن فراهم كند. در حال حاضر، بسياري از فضاهاي درون ِ قلمروي كشور هند براي شركتهايي كه دائماً در جستوجوي فضاهاي توليد با كمترين قيمت تمام شده هستند مطلوب به نظر ميرسد. تجسم آيندهاي كه در آن مؤسسات هندي ِ صنعت ِ مركز ارتباط با مشتريان، براي به كارگيري مأموران راه دور در بنگلادش، ميانمار و كامبوج سرمايهگذاري كنند، غيرواقعبينانه نخواهد بود. تجسمي جز اين نشان دهندهي عدم درك صحيح ماهيت جهاني ِ بي چهره و بي مكانِ این پايتخت شبكهبندي شده است. نوشتههاي باستاني هند، بخشي از وداها ( كتابهاي مقدس باستاني هندو كه در 4 مجموعه گردآوري شدهاند).