نوشته جاشوا کلاور برای آرشیو اعتراضهای حومه شهری
«دژ گیلار» (Chateau Gaillard) سنگری دو طبقه در میدان کنکورد بود که نامش را از معمارش گرفت، معماری که شغل اصلیاش کفاشی بود. این سنگر نیز همچون «سنگر زنان» چند کیلومتر آن طرفتر در شمال که محل فعالیت اتحادیۀ زنان بود سقوط کرد. تمام این سنگرها سقوط کردند و مبارزانی که نتوانستند فرار کنند کشته شدند. سنگر نمونهای از یادبود است که باید بارها از نو ساخته شود و باید به نحوی طراحی شود که در قیامها و شورشهای مختلف مفید و کارامد باشد. آنچه در اینجا مایلم توجهات را به آن جلب کنم فرایندی جمعی است که پیوند میان عمل مادی و ایدۀ یادبود را به نحوی حفظ کند که در برابر مجزا و انتزاعیشدن مقاومت ورزد. خواستۀ من از یادبودها این است: آنها باید در خلق و بقای هستی خود در مقابل تقسیم کار یدی و فکری مقاومت کنند، حتی اگر این امر به معنای آن باشد که بقایشان مبتنی بر ساخت مکرر و در نتیجه مبتنی بر ناپایداری و/یا کثرت مکانها باشد. موضوع را اینگونه مطرح کنیم: یادبود همان غلبۀ کمون بر تقسیم میان معماران و کفاشان است، میان خاطرهنویسان در حیطۀ زیباشناسی و مبارزان خیابانی. سنگرها - که در هنگام نیاز در حین پیکارها ساخته میشوند - نمونه، تصدیق و تشریح یادبودند. به علاوه، سنگر هم هستند.