٢٦ اردیبهشت ١٣٨٣

نسخه #١

سرگذشت دو سفارت‌خانه‌ى آمريكا در برلين و تهران

وستانله زارع

برلين:

در سال١٩٨٩ دولت برلين و وزارت خارجه‌ى آمريكا تصميم گرفتند سفارت خانه آمريكا را از حومه‌ى شهر دوباره به مركز شهر، وبه محل پيش از جنگ جهانى دوم آن، منتقل كنند. ساختمان اصلى سفارت‌خانه در خلال جنگ ويران شده بود. محوطه‌ى خالى آن اكنون مابين نماد برلين، يعنى دروازه‌ى براندنبرگر و ساختمان جديدى كه براى بانك DZ ساخته‌اند قرار گرفته است.

در سال ١٩٩٥ مسابقه‌اى براى انتخاب بهترين طرح براى ساختمان سفارت خانه جديد برگزار شد و سفارت‌خانه به محل موقتى در آن محدوده منتقل شد. كنسول‌گرى در همان حومه‌ى شهر ماند.

اين روزها به سبب اقدامات امنيتى جديدي كه در اطراف كنسول‌گرى آمريكا اعمال مي‌شود تنها مي‌توان بدون كيف وارد ساختمان آن شد. به داخل بردن چيزهايى كه براي درخواست ويزا ضرورى نيست ممنوع است. رخت‌كن، كه پيش‌تر درون ساختمان كنسول‌گرى بود اكنون در يك ساندويچ فروشى واقع در ايستگاه متروى آن سمت خيابان است. صاحب ساندويچ فروشى ضمن تهيه‌ى ساندويچ و قهوه از كيف‌هاى مراجعه‌كنندگان يه كنسول‌گرى نيز مراقبت مي‌كند. بعضى از مراجعين، در مسير بازگشت‌شان از كنسول‌گرى، براي خوردن خوراكى‌هاى سرپايى در آنجا توقف مي‌كنند. صاحب ساندويچ فروشى از اين وضعيت تاره خوشحال به نطر مي‌رسد زيرا مشتريان جديدى پيدا كرده است.

اما اوضاع در مركز شهر برلين متفاوت به نظر مي‌رسد. كا فه‌ى شيك آينشتاين در اين منطقه واقع است. كاركنان اين كا فه در مجموع خوشحال نيستند. مخصوصاً در فصل تابستان كه مشتريان بايد با حصارهاى بتونى و فلزى‌اى كه با دوربين‌هاى امنيتى مراقبت مي‌شوند رودررو شوند. اين شرايط جوناجورى را ايجاد مي‌كند.

زمين سفارت‌خانه‌ى جديد هنوز خالى است. در آينده‌ى نزديك آن ديوار عظيم امنيتى جاى خود را به ساختمانى جديد خواهد داد. اما فعلاً تمام آن محوطه حتى به روى پياده‌ها هم بسته است. آمريكا بيم اقدامات تروربستى را دارد.

و اين‌گونه است كه از دو سال پيش تاكنون رانندگى در مركز شهر برلين به صورت كار بسيار گيج‌كننده‌اى درآمده است. هر خيابانى ممكن است با بلوك‌هاى بزرگ بتونى بسته‌ شود. سيستم ترافيك بايد هرروز سازمان‌دهى دوباره شود تا با مانع‌هاى جديدى كه برحسب موقعيت متغير سياسى روزانه‌ نصب مي‌شوند تطبيق پيدا كند. بمب‌گذارى در مادريد يعنى كارگذاشتن راه‌بندهاى جديد در برلين، و اين يعنى تغيير راه بازگشت به منزل و زياد شدن تعداد مآموران پليس در خيابان‌ها.

مردم برلين به اين وضع عادت كرده‌اند. آنان خود را با منطقه‌ى هميشه‌بحرانى اطراف محوطه‌ى سفارت آمريكا در نزديكى بزرگ‌ترين بولوار شهر وفق داده‌اند. اكنون ديگر تنها تعداد بسيار كمى از افراد محلي در اين مورد كنجكاوى نشان مي‌دهند. اما توريست‌ها حتماً توقف مى‌كنند. بعضى از آنها پرسش هايى مي‌كنند، بعضي هراسان به نظر مى‌رسند (مخصوصاً بچه‌ها) و بعضى عكس مى‌گيرند. پليس به آنها يادآورى مى‌كند كه عكس گرفتن ممنوع است.

در بهار سال ٢٠٠٤، در محوطه‌ى كماكان خالى سفارت‌خانه‌ى آتى، تعدادى پسربچه داشتند فوتبال بازى مى‌كردند. به‌جاى ميدان هميشگى، كه در پاركى در همان اطراف بود، براى بازى در اين محل جمع شده بودند. انصا فاً جاى بدى هم براي فوتبال بازي كردن نيست، دارودرخت چندانى ندارد، تقريباً هم‌اندازه‌ى ميدان فوتبال است، و البته بسيار منحصربه‌فردتر هم هست، چون به‌جاى پارك در مركز شهر قرار گرفته است.

تهران:

در اوايل ماه نوامبر سال ٢٠٠١، سفارت سابق آمريكا به روي بازديدكنندگان گشوده شد. اين كار تقريباً 22 سال پس از آنكه سفارت‌خانه توسط گروهى از دانشجويان تندرو در سال ١٩٧٩ اشغال شد صورت گرفت.

به مدت ١٠ روز مردم مي‌توانستند وارد آن مجموعه شوند و اين امكان را يا فتند كه از محوطه‌ى اين ساختمان قديمى بازديد كنند. حياط جنوبى آن، كه از چند هفته پيش توسط كارگران شهردارى آماده شده بود، با چمن‌ها و گل‌هاي تازه‌اى تزيين شده بود. بازديدكنندگان مي‌توانستند وارد ساختمان سفارت‌خانه شوند و اتاق رمز و مركز ارتباطات را كه با درهايى فولادى به ضخامت ٩ اينچ حفاظت مي‌شدند و هنوز اطلاعيه‌ها ى دولت فدرال آمريكا را برروي خود داشتند تماشا كنند. فضاى داخلى ساختمان اصلى به‌تازگي به رنگ سبز روشن نقاشى شده بود. نگهبان مي‌گفت »براى روحيه و احساس آرامش خوب است.» جوان‌ترها مي‌توانستند به مكانى كه بيشترشان تنها از طريق تلويزيون و روزنامه‌ها مى‌شناختند نگاه دقيق‌ترى بياندازند. به مدت ده روز آن محل تبديل به موزه‌ شد.

پيش‌ترها كه هنوز آمريكايىها در تهران بودند، مردم، بيشتر به صورتى طعنه‌آميز، ساختمان سفارت‌‌خانه را، با اشاره به نام سفير لوى هندرسن،«دبيرستان هندرسن» مي‌ناميدند. در آن ايام سفارت‌ آمريكا بيشتر به صورت يك دبيرستان جلوه‌گر شده بود، نه تا اين حد به‌ صورت نماينده‌ى رسمى و گردن‌كلفت يك قدرت خارجى. اكنون پاسداران از آنجا به عنوان يكى از مراكز آموزشى خود استفاده مي‌كنند.

خيابان جلوى سفارت‌خانه‌ى سابق، با همان ترافيك سنگينى كه هر جاي ديگرى در تهران دارد، عادى به نطر مى رسد. تنها نوشته‌ها و نقاشىهاى رنگارنگ روى ديوارهايش نگاه آدم را جلب مي‌كند. به هر حال، با وارسى دقيق‌تر روشن مي‌شود كه چرا اين حصارِ خاص به عنوان ديوار«لانه‌ى جاسوسى»مشهور شد. گاهى مي‌توان توريست‌هايى را ديد كه اين حصار را به عنوان زمينه‌ى عكس‌ هاى يادگارى‌شان مورد استفاده قرار داده و جلوى آن ژست گرفته‌اند.

سفارت آمريكا در تهران ديگر سفارت‌خانه نيست. اما براي رانندگان تاكسى‌ها يك نشاني است. مي‌‌توان براى جهت‌يابى در شهر از آن استفاده كرد. در حالى كه اگر در برلين از كسى سراغ سفارت آمريكا را بگيريد ممكن است بگويد: منظورت كدام يكى است؟ سفارت‌خانه‌ى قديمى يا جديد … يا آنكه در حومه‌ى شهر است؟

وستا نله زارع، آلمانى -اىرانى ، دانشجوى رشته معما رى، در برلىن زندگى مى كند.

+افزودن به مجموعه
 ایجاد پی دی اف
موارد مشابه:

برچسب‌ها

معماری

...