با سقوط حكومت صدام حسین در عراق تعداد زیادی از ایرانیانی كه مشتاق زیارت شهرهای
مذهبی این كشور بودهاند، از وضعیت بینظمی اداری عراق استفاده كرده و به طور غیر قانونی وارد خاك عراق شدهاند. در تابستان هشتاد و دو، به ویزه ماههای تیر و مرداد به طور متوسط روزانه سه هزار تا چهار هزار نفر به طور غیر مجاز از مرزها خارج شدهاند.
اما زایران زیادی، پیش از رسیدن به كربلا یا حتی اولین آبادی در خاك عراق، در اثر برخورد با مینهای بازمانده از دوران جنگ ایران و عراق كشته شدند، عدهای به دست راهزنان میافتادند و بعضی كه راه را گم میكردند، از تشنگی تلف میشدند و اجساد آنان به کشور بازگردانده میشد. تعداد كشته شدگان به حدی رسید كه سردخانههای شهرهای مرزی ظرفیت اجسادی را كه هر روز بر تعدادشان افزوده میشد نداشتند. این درحالی بود كه مقامات ایرانی مرتب نسبت به خودداری از این گونه مسافرت ها هشدارمی دادند. حتی بعضی از مراجع تقلید نیز این سفرهای غیرمجاز را از نظر شرعی ممنوع اعلام کردند. اما از خیل كاروانها كم نشد.
مطالبی كه خواندید، بخشی از اخباری بود كه در تابستان هشتاد و دو اغلب در روزنامهها چاپ میشد. هوس كربلا برای دولت تبدیل به مسئلهی لاینحلی شده بود و در عین حال، برای مردم به شوری عظیم. این شد كه برای تهیهی یك فیلم مستند دربارهی زائران به شهر مرزی مهران رفتیم. مرز مهران كه كمتر از صد و پنجاه كیلومتر با عراق فاصله دارد نزدیكترین شهر ایران به كربلاست و بیشترین ترافیك زائر را دارد.
این فیلم هنوز تمام نشده و حالا كه این مطلب را مینویسم، در حال تدوین هستم و دارم با این بیست و خوردهای ساعت راش كلنجار میروم. تمام فیلم در شهر مرزی مهران فیلمبردای شده، و اغلب در دادسرای این شهر. راستش قبل از شروع فیلمبرداری، قصد داشتیم با یكی از كاروانها همسفرشویم و ببینیم در این راه چه بر سر آنها میآید و چگونه میروند و چطور میآیند. اما وقتی روز دوم فیلمبرداری وارد دادسرای شهر مهران شدیم، نظرمان تغییر كرد. چون هر كاروانی كه میخواست از ایران برود یا به ایران بیاید، باید از اینجا میگذشت. وقتی روزی سهچهار هزار نفر از مرز قاچاقی بیرون میزنند، روزی سه چهار هزار نفر هم میخواهند برگردنند. پس میماند روزی هفتهزار مجرم كه باید در دادگاه كوچكی كه چند اتاق بیشتر ندارد، به وضعیت آنها رسیدگی شود.
زائران مجرم، یا مجرمان زائر. این فیلم دربارهی آنهاست.